احمد خورشیدی را همه به انتقادات تند و تیز و نسبت سببی‌اش با محمود احمدی نژاد می‌شناسند. پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم، خورشیدی در انتقاد از احمدی نژاد تا جایی پیش رفت که اعلام کرد علی رغم نسبت فامیلی با احمدی‌نژاد به او رای نخواهد داد و پس از آن به اردوگاه محسن رضایی پیوست.

به گزارش دادنا، خورشیدی به همین بسنده نکرد و نامه ای را در اعلام برائت از فرزندش در رسانه ها منتشر کرد، فرزندی که در مقابل پدرش از پدرهمسرش حمایت کرده بود. این انتقادات و پیشینه از دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی وقتی در کنار مصاحبه اخیر وی قرار گرفت که در آن به شدت از رئیس دولت تعریف و تمجید کرده بود، شائبه تغییر مواضع در وی را در اذهان به وجود آورد. به همین منظور با خورشیدی، پدر داماد احمدی‌نژاد گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

آقای خورشیدی! مصاحبه اخیر شما و تعریف و تمجیدهایی که از آقای احمدی نژاد داشتید به طور گسترده در رسانه ها منتشر شد و برخی از این مصاحبه به چرخش دیدگاههای شما تعبیر کردند، کمی در این رابطه توضیح دهید.

-از اول هم نظر بنده نسبت به شخص آقای احمدی نژاد همینطور بوده است. بنده از اول هم ایشان را انسان کاردان و فهیمی می دانستم و الان هم می دانم. هر چقدر هم که جلوتر می روم نسبت به اینکه ایشان در اجرا خیلی قوی هستند، مطمئن تر می شوم. البته طبعا اشکالاتی هم دارند، چرا که بالاخره همه یکسری اشکالات دارند. در رابطه با حرفی که شما می زنید تا حدودی قبول دارم که در گذشته یک مقدار مصاحبه های من تند بود اما الان دوست دارم یک مقدار منطقی‌تر و معتدل‌تر در رابطه با عملکرد دولت ایشان اظهارنظر کنم.

دلیل این تصمیم چیست؟

-ببینید آقای احمدی‌نژاد یا هر کس دیگری که رئیس جمهور می شود، بلافاصله یک عده دورش را می‌گیرند و یک گروهی حول وی درست می شود. البته این داستان منحصر به آقای احمدی نژاد نیست. همه چنین گروههایی برای خود دارند، تمام مسئولان غیر از مقام معظم رهبری چنین گروههایی دارند. نه اینکه هر کس راسا اقدام به تشکیل چنین گروهی کند، جایگاه مسئولیت شرایطی دارد که معمولا اطرافیان فرد یک گروه را تشکیل می دهند.
در اطراف آقای احمدی نژاد هم یک چنین گروهی ساخته اند. این اطرافیان به خصوص بعضی‌هایشان آنقدر رفتار بدی دارند و با بعضی ها بد برخورد می کنند که اگر کسی آقای احمدی نژاد را نشناسد فکر می کند که این رفتارها و برخوردها از ناحیه خود ایشان سر می زند، در صورتی که اینگونه نیست. همان بعضی هایی که عرض کردم که یکی از آنها بسیار شاخص و تاثیرگذار است، کار را به جایی رسانده که برای آقای رئیس جمهور حاشیه های فراوان درست شده است. این حاشیه ها هم سبب می شود که رئیس جمهور کار اصلی خود را رها کند و جواب کارهای بد دیگران را بدهد. یعنی ایشان از کار و زندگی می افتند تا بتوانند مواضع و عملکرد برخی ها را توجیه کنند. به هر حال باز هم می گویم من اعتقادی که نسبت به آقای دکتر داشتم الان هم دارم. البته اشکالاتی هم دارند که خودشان هم می پذیرند.

الان که مسئولیت این نابسامانی ها را به گردن اطرفیان آقای رئیس جمهور می اندازید، سوالی برای من پیش می آید. شما در سال گذشته مصاحبه ای داشتید و عین جمله ای که گفته بودید این بود: «عامل پیدایش انتقادات به دولت، خود آقای احمدی نژاد هستند چرا که این دوستان احمدی نژاد هستند که از او تاثیر می پذیرند، بنابراین نمی توان گفت اطرافیان ایشان باعث مشکلات دولت هستند.»، این تناقض را چطور توجیه می کنید؟

-من الان این را اینطوری اصلاح می کنم، حتی مجتهدان که مجتهد و بسیار انسانهای وارسته ای هستند هم گاهی اوقات نظرشان عوض می شود، من که بسیار کوچکتر از این حرفها هستم. طبعا من اگر خوبی ببینم، خوب می گویم و اگر بدی ببینم بد می گویم. برای من هم هیچ تفاوتی نمی کند.
این مصاحبه که شما فرمودید دقیقا به همین قصه ای که من همین الان گفتم، بر می گردد. یعنی بعضی از اطرافیان آقای احمدی نژاد آنچنان عرصه را بر کسی مثل من تنگ کرده بودند که من اینها را از دید خود آقای دکتر می دیدم. در صورتی که بعدها برای من به عینه اثبات شد که این برخوردها به اطرافیان ایشان مربوط بوده و خودشان نقشی نداشته اند. بعضی از این برخوردها به قدری بد بودند که اگر بخواهم به آنها اشاره کنم، ممکن است یک ناهنجاری بسیاری بدی در جامعه شکل بگیرد.

شما اگر تصور می کنید که این برخوردها به اطرافیان ایشان مربوط است، خب چرا در رسانه ها عنوان نمی کنید، شاید آقای احمدی نژاد اصلا در جریان این مسائل نیستند و اگر آگاه شوند ممکن است مشکلات رفع شوند؟

-ببینید من یک نامه برای آقای رئیس جمهور نوشته ام. الان کاملا آماده تحویل است، دقیقا هم می دانم که به کجا باید تحویل دهم. ضمن اینکه علاقه ای هم ندارم از کانال پسرم نامه را برای ایشان ارسال کنم، می خواهم مثل یک شهروند و از مجاری عادی این نامه را خدمت ایشان ارسال کنم. مطمئن هستم اگر این نامه را حتی به دبیرخانه محرمانه نهاد ریاست جمهوری هم تحویل دهم، ممکن است به دست آقای دکتر نرسد لذا گاهی اوقات مجبور می شوم مصاحبه کنم تا آقای دکتر حرف مرا بشنود.

شما معتقدید که اطلاعات به صورت کانالیزه به دست آقای احمدی‌نژاد می‌رسد؟

-راجع به بعضی ها بله، در رابطه با شخص من کاملا به همین شکل است. به عنوان مثال اگر من مطلبی را در حمایت از دولت بگویم، همان تیم اجازه نمی دهند آن مطلب به گوش رئیس جمهور برسد. ولی اگر انتقاد کنم حتما به گوش ایشان می رسانند. شدت و حدت آن را هم چندین برابر می کنند.

خب این کارها را چه کسی می‌کند؟

-افراد متفاوتی هستند، قبلا یک شخص این کارها را انجام می داد، اما الان تغییر کرده و یک فرد دیگر دست به چنین کارهایی می زند.

نمی‌خواهید اسم بیاورید؟ چون جوابتان به این شکل خیلی مبهم است.

-خیرلازم نیست، مردم به خوبی می دانند که داستان از چه قرار است.

مصاحبه اخیر شما این شائبه را در افکار عمومی به وجود آورد که از مواضع خود عقب نشینی کرده اید.

-ببینید من اصلا اخیرا نه آقای دکتر را دیده ام و نه خیلی علاقمند بودم که وقتشان را بگیرم. البته چون می خواهم به کربلا بروم مایل بودم که برای حلالیت طلبیدن به دیدارشان بروم چون دوست دارم روز تاسوعا و عاشورا کربلا باشم و به این امید می روم که آنجا شهید شوم چرا که هیچ تعلقات دنیایی ندارم. کسی که اهل جبهه، جنگ، جهاد و ترکش اینها باشد که نمی آید آخر عمری با کسی ساخت و پاخت یا توافق کند، اصلا مگر انتقادات من برای پست و مقام یا چنین اموری بود که الان بخواهم ساخت و پاخت و از آنها صرف نظر کنم. من الان یک زندگی ساده دارم و مستاجر هستم و از این اجاره نشینی خیلی هم خوشحالم. لذا مطمئن باشید که نمی آیم خودم را به دنیا بند کنم و برای اینگونه مسائل لابی یا توافق کنم. البته این کارها را کاملا بلد هستم، اگر بخواهم در مقابل «کید» برخی ها «کید» بزنم، می توانم و بلد هستم، اما این کار را نمی کنم. من هم می توانم مثل خیلی ها کاری کنم که مثلا خواهر زاده ام از فلان منطقه آزاد 400 میلیارد تومان اختلاس کند. آقای جنتی هم در نماز جمعه درباره این فرد 400 میلیاردی صحبت کردند، که خواهر زاده همان فردی است که من اشاره کردم. من هم می توانستم این کارها را بکنم، اما این کار را نمی کنم.

-حالا که به تعبیر خودتان تصمیم گرفته اید مواضعتان را تعدیل کنید، شما از فرزندتان اعلام برائت کرده بودید، در مورد ایشان نظرتان تغییر نکرده است؟

ایشان دکترای پزشکی دارند و از بچگی در مشکلات همراه و به نوعی همرزم من بوده است. بالاخره من پدر هستم و گاهی اوقات تندی می کنم، البته نمی گویم که من حتما درست عمل کرده ام، شاید هم من اشتباه کرده باشم. اما نهایتا اینکه ایشان بچه متدینی است و دقیقا مثل خود من اهل ساخت و پاخت و اینطور مسائل نیست، لذا آن موردی که اشاره کردید هم اتفاقی بود که گذشت و تمام شد و الان کاملا رفع شده است.